مروري بر خاطرات بارداري
سلام فرشته ي آسموني من!حالاكه شروع به نوشتن خاطره هات كردم141روز از زميني شدنت ميگذره مامان جوني ببخش كه دير شروع كردم اما قول ميدم كه از دوره بارداري تا حالا كه 4ماه و18روزته يه خلاصه اي از خاطراتت رو برات بزارم گل نازم از همون لحظات اول كه وجودت رو بايه تست بارداري بهمون نشون دادي حال دلمون رو عوض كردي يادم نميره روزي روكه روي تست يه خط كمرنگ به خط قبلي اضافه شد،سريعأ رفتم براي آزمايش خون اونقدر نشستم تا جواب رو گرفتم:بله +++مثبت+++البته چون زود رفتم واسه آزمايش جواب مثبت هم با معدل مشخص شد براي اطمينان سونو هم رفتم آخه!الهي! هنوز ضربان قلب نداشتي بازم ماماني عجول زود اقدام كرد بله گلم!شما تو دل ماماني بودي شايد قد يه كنجد؛ ولي بودي!! خلاص...
نویسنده :
مامان مطهره
17:46